کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلاص کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وارهاندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹وارهانیدن› [قدیمی] vārahāndan آزاد کردن؛ خلاص کردن.
-
تخلیص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] taxlis ۱. خلاصه کردن.۲. [قدیمی] رها کردن؛ آزاد ساختن؛ خلاص کردن.۳. [قدیمی] خالص کردن؛ ویژه گردانیدن.
-
استنجا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استنجاء] 'estenjā ۱. (فقه) پاک کردن موضع بول و غایط با آب، کلوخ، یا چیز دیگر.۲. [قدیمی] رها شدن؛ خلاص شدن.