کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خطمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خَطمیّ و خِطمیّ] ‹ختمی› (زیستشناسی) xatmi = گُل۱ 〈 گل ختمی
-
جستوجو در متن
-
سبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] sobt گیاهی شبیه خطمی؛ نوعی خطمی.
-
غسول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] qasul آنچه با آن سروتن خود یا چیز دیگر را بشویند، مانندِ آب، صابون، خطمی، و غیره.
-
چهاربیخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چاربیخ› ča(ā)hārbix ۱. (زیستشناسی) ریشۀ کاسنی یا خطمی، کبر، کرفس، و رازیانه؛ چهارریشه.۲. (زیستشناسی) درختی که ریشههای ستبر و محکم داشته باشد.۳. [قدیمی، مجاز] چهارعنصر.