کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خشین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹خشینه، خشی› [قدیمی] xašin ۱. = خشینه۲. (اسم) نوعی باز با چشمهای سیاه و پرهای کبود در پشت.۳. ویژگی این نوع باز: باز خشین.
-
جستوجو در متن
-
پند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] pand = زغن: ◻︎ تا نبوَد چون همای فرخ کرگس / همچو نباشد به شبه باز خشین پند (فرخی: ۴۵۲).
-
شفانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] šafāne پرندهای بزرگتر از زغن با پرهای رنگارنگ: ◻︎ لب چشمهها پر خشینسار و ماغ / زده صف شفانه همه دشت و راغ (اسدی: لغتنامه: شفانه).
-
باز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bāz پرندهای شکاری، با منقار خمیده، چنگالهای قوی، و پرهای قهوهای سیر که بیشتر در کوهها به سر میبرد و در قدیم آن را برای شکار کردن جانوران تربیت میکردند: ◻︎ کند همجنس با همجنس پرواز / کبوتر با کبوتر باز با باز (نظامی۲: ۲۰۹).&...