کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرقه کردن جامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خرقه پوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] xerqepuš ۱. گدا.۲. [مجاز] صوفی؛ درویش.
-
خرقه سوز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] xerqesuz ۱. ویژگی درویشی که در حال جذبه خرقه را از تن درمیآورد و میسوزاند.۲. (قید) در حال سوزاندن خرقه: ◻︎ گه آسوده در گوشهای خرقهدوز / گه آشفته در مجلسی خرقهسوز (سعدی۱: ۱۰۳).