کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرطبع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرطبع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] xartab' احمق.
-
جستوجو در متن
-
دند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] dand ۱. احمق؛ ابله؛ کودن:◻︎ اندر این شهر بسی ناکس برخاستهاند / همه خرطبع و همه احمق و بیدانش و دند (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۰).۲. فرومایه.