کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرام کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گیتی خرام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gitixo(a,e)rām = جهانگرد
-
خوش خرام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xošxa(o)rām دارای ناز و وقار در راه رفتن؛ خوشرفتار.
-
طاووس خرام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب. فارسی] [قدیمی، مجاز] tāvusxa(o)rām با رفتاری زیبا، مانند خرامیدن طاووس.
-
جستوجو در متن
-
دلال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] dalāl ۱. ناز کردن؛ ناز؛ کرشمه.۲. ناز کردن زن بر شوهر خود.۳. وقار.۴. خرام.
-
چمیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [پهلوی: čamitan] [قدیمی] čamidan ۱. راه رفتن به ناز و خرام؛ خرامیدن.۲. راه رفتن؛ حرکت کردن: ◻︎ نزیبد مرا با جوانان چمید / که بر عارضم صبح پیری دمید (سعدی۱: ۱۸۳).۳. خمیدن و به طرفی کج شدن از روی ناز: ◻︎ چو باد صبا بر گلستان وزد / چمیدن درخ...