کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ختو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ختو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی؟] [قدیمی] xotu دندان، استخوان، یا شاخ بعضی حیوانات، مانند کرگدن و بالِ قطب شمال که از آن اشیایی، از قبیل کارد، شمشیر، و اشیای کوچک دیگر میساختند. Δ در قدیم گمان میکردند که استخوان ماهی بال را میتوان جهت آزمایش و تشخیص وجود زهر در...
-
واژههای همآوا
-
خطو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] xo(a)tv فاصلۀ میان دو پا در راه رفتن؛ گام؛ قدم.