کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خبرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خبره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: خبرَة] xe(o)bre ۱. متخصص؛ کارشناس.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] = خبرت
-
واژههای همآوا
-
خبرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خَبرة] [قدیمی] xe(o)brat ۱. آگاهی داشتن به حقیقت و کنه چیزی یا امری؛ دانایی؛ آگاهی.۲. آزمودن.
-
جستوجو در متن
-
کارشناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kāršenās ۱. کسی که در کاری بصیرت و مهارت دارد؛ متخصص؛ اهل خبره.۲. دارای مدرک لیسانس.