کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خایه سگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خایه دیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مرکب از خایه + دیس (پسوند تشبیه)] xāyedis ۱. بیضی.۲. قارچ.
-
دبه خایه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، فارسی] (پزشکی) [مجاز] dabbexāye مردی که دچار بیماری فتق باشد و خایهاش ورم کرده باشد.
-
جستوجو در متن
-
هزدگند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] hazadgond جند بیدستر؛ خایۀ سگ آبی.
-
بیدستر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ویدستر، بادستر› (زیستشناسی) [قدیمی] bidastar حیوانی پستاندار، از راستۀ جوندگان با سر گِرد، گوشهای کوچک، پاهای پردهدار، دم پَهن، پوست لطیف، و موهای خرمایی که در آب بهخوبی شنا میکند و در کنار رودخانهها بهطور دستهجمعی خانههای محکم دو طبق...