کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ābxāne ۱. وضوخانه.۲. = مستراح
-
اسلحه خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (نظامی) 'asle(a)hexāne جای نگهداری انواع سلاحها؛ جبهخانه؛ قورخانه.
-
آفرین خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'āfarinxāne جایی که در آن نماز بخوانند و عبادت پروردگار کنند؛ نمازخانه.
-
اخته خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] [قدیمی] 'axtexāne جایی که اسبها را اخته میکردند؛ طویله.
-
ادب خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] 'adabxāne ۱. [منسوخ] دبستان؛ مکتب؛ مدرسه.۲. [قدیمی] مستراح.
-
آش خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āšxāne آشپزخانه؛ مطبخ.
-
باج خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹باژخانه، باجگاه› [قدیمی] bājxāne = باجگاه
-
بندی خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bandixāne جای اسیران و بندیان.
-
کتب خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی]=[قدیمی] kotobxāne = کتابخانه
-
کاروان خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kār[e]vānxāne = کاروانسرا
-
قهوه خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qahvexāne جایی که در آن قهوه و چای دمکرده برای فروش آماده میشود.
-
گرم خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گرمخان› garmxānae ۱. جای گرم.۲. خانۀ گرم.
-
گنج خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] ganjxāne جای نگهداری گنج؛ خزانه؛ مخزن.
-
لعبت خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] lo'batxāne بتخانه؛ بتکده.
-
چشم خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) če(a)šmxāne خانۀ چشم؛ کاسۀ چشم؛ حفرهای که چشم در آن جا دارد؛ چشمدان.