کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خال شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خال دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] xāldār دارای خال.
-
خال کوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] xālkub کسی که شغلش کوبیدن خال بر روی پوست بدن دیگری است.
-
خال کوبی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] xālkubi ۱. خال یا نقشونگاری که با یک مادۀ رنگی و سوزن در پوست بدن ایجاد میکنند.۲. (حاصل مصدر) خالکوبیدن در پوست بدن بهوسیلۀ یک مادۀ رنگی و سوزن.