کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حویج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حویج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی، مخففِ حوائج] [قدیمی] havij ۱. (زیستشناسی) = هویج۲. مواد مورد نیاز آشپزی.
-
واژههای همآوا
-
هویج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: حویج] (زیستشناسی) havij ۱. ریشهای مخروطیشکل خوراکی با اندوختۀ غذایی به رنگ زرد یا سرخ؛ زردک؛ گزر.۲. گیاه این ریشه که دارای ساقههای باریک، برگهای بریده، و گلهای سفید و چتری میباشد.