کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلاحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حلاحل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] holāhel ۱. بزرگ و رئیس قوم.۲. دلاور.۳. بزرگ.۴. فربه.
-
واژههای همآوا
-
هلاهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] ‹هلهل› halāhel ۱. (زیستشناسی) زهری که بهمحض رسیدن به بدن انسان را بکشد.۲. (زیستشناسی) گیاه بیش که دارای سمّی مهلک است و خوردن مقدار کمی از ریشۀ آن حتی بهقدر دانۀ خردل انسان را هلاک میکند، در چین و هندوستان میروید.۳. [قدیمی] جان...
-
هلاهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] holāhel ۱. آب بسیارصاف.۲. جامۀ لطیف.