کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حقیقت شناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حقیقت شناس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] haqiqatšenās کسی که حقیقت را بشناسد؛ دانا؛ هوشمند.
-
واژههای مشابه
-
حقیقت بین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] haqiqatbin ۱. کسی که به حقیقت هر چیز مینگرد.۲. آنکه حقیقت را درمییابد.
-
حقیقت جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹حقیقتجوی› haqiqatju کسی که در پی کشف حقیقت است؛ جویای حقیقت.
-
حقیقت گو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] haqiqatgu کسی که حقیقت را میگوید؛ آنکه به راستی سخن میگوید.
-
جستوجو در متن
-
حق شناس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] haqšenās ۱. خداشناس.۲. کسی که معتقد به حقیقت و راستی است.۳. آنکه حق نعمت یا خدمت و مساعدت کسی را در نظر داشته باشد و قدردانی و شکرگزاری کند: ◻︎ گر انصاف خواهی، سگ حقشناس / به سیرت بِه از مردم ناسپاس (سعدی۱: ۱۲۵).