کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفظ و نگهداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حفظ الصحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حفظالصّحَّة] [منسوخ] hefzossehhe پیشگیری از بیماری؛ بهداشت.
-
حفظ الغیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حفظالغَیب] [قدیمی] hefzolqeyb پاس خاطر شخص غایب داشتن؛ در غیاب کسی از او به نیکی یاد کردن.
-
جستوجو در متن
-
داشت
فرهنگ فارسی عمید
(بن ماضیِ داشتن، اسم مصدر) dāšt ۱. حفظ و نگهداری.۲. داشتن؛ حفظ کردن (در ترکیب با کلمات دیگر): بازداشت، بزرگداشت، بهداشت، چشمداشت، نیکوداشت.
-
قاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] qāb ۱. چهارچوبهای از جنس فلز، پلاستیک، یا چوب که عکس، نقاشی، آیینه، و مانند آنها را برای حفظ یا تزئین درون آن قرار میدهند: قاب عکس، قاب آیینه.۲. جعبه یا محفظهای برای نگهداری یا حمل چیزی: قاب عینک.۳. بشقاب بزرگ لبتخت.۴. جام.
-
خزانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خِزانَة، جمع: خزائِن] xazāne ۱. جایی که در آن پول و چیزهای گرانبها را حفظ و نگهداری میکنند.۲. گنج.۳. (نظامی) محل قرار گرفتن گلوله در سلاحهای گرم.۴. = خزینه۵. (کشاورزی) قطعه زمینی که در آن تخم بعضی گیاهان، گلها، یا درختان را میکارند ...