کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حفرۀ دهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حفره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حفرَة] hofre ۱. گودال.۲. سوراخ.۳. قبر.
-
جستوجو در متن
-
مخاط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] moxāt ۱. آبی که از بینی جاری میشود؛ آب بینی.۲. (زیستشناسی) پوشش داخلی حفرههای دهان، بینی، حلق، و مری.
-
حلق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] halq ۱. (زیستشناسی) حفرهای مخروطیشکل در پشت زبان که بین مری و دهان قرار دارد؛ گلو.٢. (زیستشناسی) = نای٣. (اسم مصدر) [قدیمی] تراشیدن مو.