کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حضرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حضرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حضرة] hazrat ۱. عنوانی احترامآمیز که پیش از نام شخص بزرگ گفته یا نوشته میشود.۲. [قدیمی] نزدیکی؛ قرب.۳. [قدیمی] پیشگاه؛ حضور.٤. [قدیمی] پایتخت.〈 حضرت سبحان: خداوند پاک و منزه از هر عیب و نقص.
-
واژههای مشابه
-
اعلی حضرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] 'a'lāhazrat بلندجایگاه؛ عنوان مخصوص پادشاه.
-
جستوجو در متن
-
مسیح وار
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [معرب. فارسی] ‹مسیحاوار› masihvār مانند حضرت عیسی.
-
بنی فاطمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] banifāteme اولاد حضرت فاطمه؛ امامحسن و امامحسین و فرزندان آنان. ذراری حضرت رسول. Δ زیرا که اولاد آن حضرت منحصر به اولاد فاطمۀ زهرا بودهاند.
-
کلیمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به کلیم) [عربی. فارسی] kalimi پیرو حضرت موسی؛ یهودی.
-
ناصری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به ناصره، شهری در شمال فلسطین و موطن حضرت عیسی) [عربی: ناصریّ] nāseri از عناوین حضرت عیسی.
-
روح اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ruhollāh لقب حضرت عیسی.
-
حواریون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حواریّون، جمعِ حواریّ] havāriy[y]un یاران دوازدهگانۀ حضرت عیسی.
-
شت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šat کلمۀ تعظیم که پیش از نام شخص به کار رفته؛ حضرت.
-
کلیم اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] kalimollāh ۱. کسی که خداوند با او سخن گفته است.۲. لقب حضرت موسی.
-
انصار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'ansār ۱. [جمعِ ناصر] = ناصر۲. [جمعِ نصیر] = نصیر۳. گروهی از مردم مدینه که پس از هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه به آن حضرت ایمان آوردند و او را یاری کردند.
-
بنی اسرائیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. مٲخوذ از عبری] bani'esrā'il اولاد حضرت یعقوب؛ عبرانیان؛ اجداد کلیمیان امروزی؛ یهودیان.
-
بوالبشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: ابوالبشر] [قدیمی] bolbašar ۱. پدر آدمیان؛ نخستین بشر.۲. لقب حضرت آدم.