کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حصر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حصر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] hasr ١. دور چیزی را گرفتن؛ احاطه کردن: حصر آبادان.٢. شمارش کردن.٣. انحصار.
-
حصر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hasar ۱. در نطق و سخن درماندن.۲. تنگدل شدن.۳. تنگدلی.۴. بخل.۵. عجز در سخن.
-
واژههای همآوا
-
حسر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hasar افسوس خوردن؛ دریغ خوردن.
-
هسر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خسر› [قدیمی] hasar = هسیر