کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حساد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حساد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حاسد] [قدیمی] hossād = حاسد
-
واژههای همآوا
-
حصاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ha(e)sād ۱. درو کردن.۲. (اسم) هنگام درو.
-
حصاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] hassād دروکننده.
-
جستوجو در متن
-
چفته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) čafte ۱. خم؛ خمیده؛ خمشده؛ کج: ◻︎ بدین مانَد این قامت چفتهام / که گویی به گل در فرورفتهام (سعدی۱: ۱۸۳ حاشیه).۲. (اسم) طاق و سقف خمیده.۳. (اسم) [قدیمی] دروغ؛ بهتان؛ گمان بد: ◻︎ من بر سخا و تربیتت کیسه دوخته / حساد مینهند بهتضریب چفتهام (کم...