کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حریص شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ضراوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ضراوة] [قدیمی] zarāvat ۱. آزمند شدن؛ حریص شدن.۲. خوگر شدن؛ معتاد شدن به چیزی.
-
ولوع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] valu' ۱. بسیارآزمند؛ حریص و شیفته.۲. (مصدر) آزمند شدن؛ حریص شدن به چیزی.
-
آلغدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹آرغدن› 'āloqdan ۱. خشم گرفتن؛ خشمگین شدن.۲. (مصدر متعدی) حریص شدن.
-
دربت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: دربة] [قدیمی] dorbat ۱. عاقل بودن.۲. حاذق بودن در کار و صنعت.۳. خوگر شدن و حریص گشتن به چیزی.
-
خبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَخبار] xabar ۱. مطلبی دربارۀ یک رویداد جدید.۲. (اسم مصدر) آگاهی.۳. حدیث.۴. [مجاز] حادثه؛ رویداد.۵. (ادبی)= گزاره〈 خبر دادن: (مصدر متعدی) اطلاع دادن.〈 خبر داشتن: (مصدر لازم) اطلاع داشتن؛ مطلع بودن.〈 خبر شدن: (مصدر لاز...