کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرکات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حرکات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حرَکة] hare(a)kāt = حرکت
-
جستوجو در متن
-
کاردیوگراف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cardiographe] (پزشکی) kārdiyog[e]rāf دستگاهی که حرکات قلب را ثبت میکند.
-
راک اندرول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: rock-and-roll] (موسیقی) rāk[']androl نوعی موسیقی یا رقص با حرکات تند.
-
میمیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mimique] (هنر) mimik حرکات و حالات چهرۀ هنرپیشه در هنگام بازی.
-
هجی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مٲخوذ از عربی: هجاء] hejji تقطیع لفظ و بیان کردن حروف آن با حرکات.
-
دم نگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) damnegār تنفسنگار؛ دستگاهی که حرکات ریهها را ثبت میکند؛ اسپیروگراف.
-
واریته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: variété] (موسیقی، تئاتر) vār[i]yete نمایشی متنوع شامل رقص، آواز، حرکات آکروباتیک، و مانند آنها.
-
ضمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضمَّة] (ادبی) zamme از حرکات یا اِعراب حروف که در موقع تلفظ آن لبها جمع میشود؛ پیش.
-
آکروبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acrobate] (ورزش) 'ākrobāt ورزشکاری که حرکات موزون و دشوار از قبیل بندبازی، ژیمناستیک، و مانند آنها انجام بدهد.
-
آکروباسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acrobatie] (ورزش) 'ākrobāsi حرکات هماهنگ ژیمناستیک، بندبازی، و مانند آنها که گاه با کمک وسایل مخصوص انجام میگیرد.
-
خرس باز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xersbāz آنکه با خرس بازی میکند و آن را به انجام حرکات نمایشی وامیدارد؛ خرسکباز.
-
میم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mime] (هنر) mim نوعی نمایش که در آن بازیگر بدون آنکه سخن بگوید، با انجام حرکات خاص، احساسات و عواطف خود را بیان میکند.
-
رقصیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [عربی. فارسی] raqsidan انجام دادن حرکات موزون با آهنگ موسیقی؛ رقص کردن؛ پا کوفتن.
-
رقص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] raqs ۱. جنبیدن؛ پا کوفتن؛ حرکات موزون با آهنگ موسیقی.۲. پایکوبی.۳. (بن مضارعِ رقصیدن) = رقصیدن〈 رقص شتری: رقصی که از روی رسم و قاعده نباشد؛ حرکات ناموزن.