کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حروف نقطه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حروف چین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] horufčin کارگر چاپخانه که مطالب کتاب، روزنامه، و سایر مطالب نوشتنی را با حروف سربی میچیند و برای چاپ کردن آماده میسازد.
-
حروف چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] horufčini شغل و عمل حروفچین.
-
جستوجو در متن
-
تعجیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'jim رفع ابهام کردن یک نوشته با نقطه گذاشتن روی حروف نقطهدار یا تفسیر آن.
-
اعجام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'e'jām ۱. نقطه گذاشتن بر حروف.۲. رفع کردن ابهام نوشتهای بهوسیلۀ نقطهگذاری، اعراب گذاشتن، یا تفسیر.
-
نقطه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نُقْطَة، جمع: نُقَط و نِقاط] noqte ۱. جا؛ محل.۲. (ادبی) علامتی ریز و خالمانند در زیر یا روی برخی حروف الفبا، مثل نقطۀ روی «خ».۳. (ادبی) علامتی ریز و خالمانند در انتهای جملۀ نوشتاری.۴. (ریاضی) محل برخورد دو خط.۵. [قدیمی] مرکز: نقطهٴ دای...
-
خط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: خطّ، جمع: خطوط] xat[t] ۱. مجموع نشانههایی که کلمات یک زبان با آن نوشته میشود.۲. دستخط.۳. خوشنویسی: کلاس خط.۴. شیوهای که با آن الفبای یک زبان نوشته میشود: خط نستعلیق.۵. [مجاز] نوشته.۶. [مجاز] سند.۷. سطر.۸. [مجاز] مسیر حرکت پیوستۀ یک ...