کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حرَّة] [قدیمی] horre عنوانی برای زنان و دختران پادشاهان؛ زن بزرگ و شریف؛ زن آزاد.
-
واژههای همآوا
-
هره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: هرَّة] [قدیمی] herre گربۀ ماده.
-
هره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] horre مقعد.
-
هره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هربنگ› (زیستشناسی) [قدیمی] horre گیاهی سمی که در کشتزار جو و گندم میروید و غوزهای شبیه غوزۀ خشخاش دارد.
-
جستوجو در متن
-
حرات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حُرَّة] [قدیمی] horrāt = حره
-
حرائر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حُرَّة] [قدیمی] harā'(y)er = حره