کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حذر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اتقا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اتقاء] [قدیمی] 'etteqā پرهیز کردن؛ حذر کردن؛ خویش را نگهداشتن؛ پرهیزکاری.
-
فاتوریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [فارسی. مٲخوذ از سانسکریت. فارسی] ‹فاتولیدن› [قدیمی] fāturidan ۱. دور شدن؛ دوری گزیدن.۲. یکسو شدن.۳. رمیدن.۴. حذر کردن.
-
الحذر
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی] [قدیمی] 'alhazar حذر؛ بپرهیز؛ بترس؛ دوری کن؛ در مقام بیم دادن و امر به پرهیز کردن از کاری یا چیزی یا کسی گفته میشود: ◻︎ ای رخ چون آینه افروخته / الحذر از آه من سوخته (سعدی۲: ۵۴۹).
-
پرهیز
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پرهیزیدن و برهیختن) [پهلوی: pahrēč] parhiz ۱. = پرهیزیدن۲. (اسم مصدر) حذر؛ احتراز؛ اجتناب.۳. (اسم مصدر) خویشتنداری؛ خودداری از انجام دادن کاری یا خوردن چیزی که ضرر داشته باشد.۴. (اسم مصدر) خودداری از حرام.〈 پرهیز جستن: (مصدر لازم) [ق...