کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حتماً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حتما
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] hatman ۱. یقیناً؛ قطعاً.۲. [عامیانه] احتمالاً؛ شاید.
-
واژههای همآوا
-
حتما
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] hatman ۱. یقیناً؛ قطعاً.۲. [عامیانه] احتمالاً؛ شاید.
-
جستوجو در متن
-
آری
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [مقابلِ نه] 'āri کلمۀ جواب؛ بله؛ بلی؛ حتماً؛ بیشک.
-
حتمی الوقوع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: حتمیّالوقوع] hatmiy[y]olvoqu' آنچه حتماً به وقوع خواهد رسید.
-
هرآینه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹هرآیینه، هاینه، هایینه› [قدیمی] har[']āy[e]ne ۱. یقیناً، حتماً.۲. (حرف) هرگاه.
-
شیرین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به شیر) širin ۱. [مقابلِ تلخ] دارای مزۀ شیرین.۲. [مجاز] دوستداشتنی؛ خوشایند: ◻︎ مگر از هیئت شیرین تو میرفت حدیثی / نیشکر گفت کمر بستهام اینک به غلامی (سعدی۳: ۹۰۰).۳. [مجاز] زیبا۴. [مجاز] خوشسخن.۵. (قید) [مجاز] یقیناً؛ حتماً: شیری...