کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حبیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حبیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] habib یار؛ دوست؛ معشوق؛ محبوب.
-
واژههای مشابه
-
حبیب اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] habibollāh دوست خدا.
-
جستوجو در متن
-
احبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: احبّاء، جمعِ حبیب] [قدیمی] 'ahebbā = حبیب
-
احباب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حبیب] [قدیمی] 'ahbāb = حبیب
-
احبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: احبَّة، جمعِ حبیب] [قدیمی] 'ahebbe = حبیب
-
باده پیما
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹بادهپیمای› [قدیمی] bādepeymā ۱. بادهخوار؛ بادهنوش: ◻︎ چو با حبیب نشینی و باده پیمایی / به یاد دار محبان بادهپیما را (حافظ: ۲۴ حاشیه).۲. کسی که بسیار باده بخورد.
-
یاسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: یس] yāsin سیوششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۸۳ آیه؛ یس؛ حبیب نجّار؛ قلب قرآن؛ ریحانةالقرآن؛ دافعة. Δ گفتهاند که «یا» حرف ندا و «سین» مختصر کلمۀ سید و خطاب به حضرت رسول است. بعضی نیز گفتهاند که تصغیر انسان و به معنی «یا انسان»...
-
قرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: قرّاء، جمعِ قارِئ] [قدیمی] qorrā = قاری〈 قراء سبعه: [قدیمی] قرآنخوانان هفتگانه؛ هفت تن از استادان قرائت قرآن در صدر اسلام که در تجوید و قرائت قرآن از لحاظ اِعراب، وصل، و ادغام به روش و روایت آنان استناد شده و عبارت بودهاند ا...