کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حبشة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
حبش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] habaš طایفهای از سیاهپوستان افریقا؛ قوم سیاهپوست ساکن حبشه.
-
لقمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] loqmān سیویکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۴ آیه. Δ بنابر روایات اسلامی، حکیمی از مردم حبشه یا نوبه بوده.
-
شیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شیانه› (زیستشناسی) šiyān درختی که در هند، حبشه، و زنگبار میروید و از آن صمغی سرخرنگ میگیرند که خون سیاوشان نامیده میشود.
-
حبشی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به حبشه، کشوری در شرق افریقا) [عربی: حبشیّ] habaši ۱. از مردم حبشه.۲. [قدیمی، مجاز] سیاهپوست.۳. [قدیمی، مجاز] سیاهرنگ (در ترکیب با کلمۀ دیگر): حبشیچهره، حبشیزلف.