کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حالی نوائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی حالی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فارسی. عربی. فارسی] bihāli ضعف؛ سستی.
-
پریشان حالی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فارسی. عربی. فارسی] [مجاز] parišānhāli ۱. بدحالی: ◻︎ دوست آن دانم که گیرد دست دوست / در پریشانحالی و درماندگی (سعدی: ۷۱).۲. بدبختی.۳. تنگدستی.