کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جُنَاحَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جناح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جَناح، جمع: اجنِحَة] je(a)nāh ۱. (ورزش) هریک از دو سمت راست یا چپ در زمین بازی.۲. (نظامی) [قدیمی] هریک از دو طرف لشکر که در میدان جنگ در سمت راست و چپ قلب قرار میگرفت.۳. [قدیمی] بال.〈 جناح ایمن: جناح راست؛ میمنه.〈 جناح ایسر:...
-
واژههای همآوا
-
جناح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جَناح، جمع: اجنِحَة] je(a)nāh ۱. (ورزش) هریک از دو سمت راست یا چپ در زمین بازی.۲. (نظامی) [قدیمی] هریک از دو طرف لشکر که در میدان جنگ در سمت راست و چپ قلب قرار میگرفت.۳. [قدیمی] بال.〈 جناح ایمن: جناح راست؛ میمنه.〈 جناح ایسر:...
-
جستوجو در متن
-
اجنحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اجنحَة، جمعِ جَناح] [قدیمی] 'ajnehe = جناح
-
یسال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: یسل؟] ‹یسل› [قدیمی] yasāl جناح لشکر.
-
خفض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] xafz پست کردن؛ فرود آوردن.〈 خفض جناح: [قدیمی، مجاز] تواضع؛ فروتنی.