کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوجه گیری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جوجه تیغی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) jujetiqi جانوری کوچک، پستاندار، و حشرهخوار با پوزۀ دراز، دستوپای کوتاه، دندانهای تیز، و بدنی پوشیده از تیغهای نوکتیز که هنگام احساس خطر خود را گلوله میکند و در میان تیغهایش پنهان میشود. غالباً شبها بیرون میآید و حشرات را ...
-
جوجه کشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) jujekeši تولید جوجۀ مرغ، بوقلمون، کبوتر، و مانند آنها از تخم نطفهدار بهوسیلۀ ماشینهای مخصوصی که همان حرارت بدن پرنده در موقع خوابیدن روی تخمها را فراهم میسازند.