کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جهت اصلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی جهت
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [فارسی. عربی] bijahat ۱. بیسبب؛ بیعلت؛ بدون دلیل.۲. (صفت) بیهوده.
-
شش جهت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] šešjahat ششسو؛ ششطرف (چپ، راست، پیش، پس، بالا، و پایین).〈 ششجهت عالم: شمال، جنوب، مشرق، مغرب، بالا، و پایین.
-
یک جهت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [مجاز] yekjahat همراه و همدل؛ دارای یک قصد و نیت.
-
جستوجو در متن
-
چهارجهت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ča(ā)hārjahat چهار جهت اصلی که عبارت است از مشرق، مغرب، شمال، و جنوب؛ چهارسمت.〈 چهارجهت فرعی: چهار جهتی که بین چهار جهت اصلی قرار دارد و عبارت است از شمال شرقی، جنوب شرقی، شمال غربی، و جنوب غربی.
-
جهات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جَهَة و جِهَة] ja(e)hāt ۱. سوی؛ جانب؛ طرف.۲. ناحیه.〈 جهات اربعه (اصلی): (جغرافیا) جهتهای چهارگانه، شاملِ مشرق، مغرب، شمال، و جنوب.〈 جهات فرعی: (جغرافیا) جهتهای چهارگانه، بین جهات اصلی، شامل شمالشرقی، جنوبشرقی، شمالغ...
-
جنوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جَنوب، جمع: جنائب] jo(a)nub ۱. [مقابلِ شمال] (جغرافیا) یکی از چهار جهت اصلی برابر با طرف دست راست کسی که رو به مشرق ایستاده باشد.۲. [مجاز] شهرها و سرزمینهای واقع در جنوب کشور.۳. [مقابلِ شمال] [قدیمی] بادی که از سمت جنوب میوزد.
-
غرب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] qarb ۱. بخشی از کرۀ زمین که در سمت غرب نصفالنهار گرینویج است.۲. جایی که آفتاب غروب میکند؛ یکی از چهار جهت اصلی.۳. سمت چپ شخصی که رو به شمال ایستاده است.۴. [مجاز] کشورهای اروپایی و امریکایی.
-
فروهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: fravahr] ‹فرور، فرهوش› faravah[a]r در آیین زردشتی، ذرهای از ذرات نور اهورامزدا که در وجود هرکس به ودیعه نهاده شده و کار او نورافشانی و نشان دادن راه راست به روان است و پس از مردن شخص، راه بالا را میپیماید و به منبع اصلی خود میپیون...