کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تاتلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāteli سفره؛ دستارخوان: ◻︎ چو خوردم تاتلی برداشت از پیش / دعا و شکر نعمت کرد درویش (شیخجنید: لغتنامه: تاتلی).
-
چرسدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čarasdān کیسه یا توبرهای که قلندران و درویشان آنچه از دریوزگی به دست میآورند در آن میریزند: ◻︎ برون رفتم چو درویشان نمدپوش / چرسدان را حمایل کرده بر دوش (جنید خلخالی: مجمعالفرس: چرسدان).