کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنگجویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنگجویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) jangjuy(')i ۱. جنگاوری؛ دلیری.۲. [مجاز] مبارزه.
-
جستوجو در متن
-
جنگاوری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) jangāvari =جنگجویی
-
ستیزه جویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) setizejuy(')i ۱. جنگجویی.۲. سرکشی.۳. ناسازگاری.
-
چالشگری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [ترکی. فارسی] [قدیمی] čālešgari ۱. خودنمایی در برابر حریف.۲. جنگجویی: ◻︎به چالشگری سوی او راند رخش / بر ابر سیه خنده زد چون درخش (نظامی۵: ۸۰۱).
-
عربده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عربدَة] 'arbade ۱. بدمستی.۲. نعره؛ فریاد.۳. [قدیمی] بدخلقی؛ بدخویی.۴. [قدیمی] جنگجویی.
-
چرخی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به چرخ) čarxi ۱. گِرد؛ مانند چرخ.۲. (اسم، صفت نسبی) فروشندهای که کالاهایش بر روی چرخ دستی قرار دارد.۳. (اسم، صفت نسبی) [قدیمی] کسی که در سماع به دور خود میچرخد.۴. ویژگی چیزی که با چرخ تراش داده و صاف و صیقلی شده باشد، مانند ظرفهای...