کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] jam' ۱. [جمع: جموع] جماعت؛ گروه؛ گروه مردم.۲. (ریاضی) یکی از چهار عمل اصلی حساب که چند عدد را روی هم مینویسند و آنها را به هم میافزایند.۳. (اسم مصدر) قرار دادن دو یا چند چیز در کنار یکدیگر.۴. (اسم مصدر) گرد آوردن؛ فراهم آوردن.۵. (...
-
واژههای مشابه
-
صاحب جمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] sāhebjam' ۱. در دورۀ مغول، مٲمور جمعآوری مالیات که مالیات رعایا را بهاقساط وصول میکرد.۲. در دورۀ صفویه تا قاجار، کسی که مسئول ضبط و نگهداری نوعی اموال دیوانی بود: صاحبجمع آبدارخانه، صاحبجمع جباخانه، صاحبجمع خزانه.
-
آشغال جمع کن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی. فارسی] 'āšqāljam[']kon ۱. کسی که انواع آشغال از قبیل خردهریزههای چوب و لته و کاغذ و مانند آن جمع میکند و میفروشد.۲. کسی که مٲمور جمع کردن آشغالها است.
-
واژههای همآوا
-
جما
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: جماء] [قدیمی] jammā بیشاخ.
-
جستوجو در متن
-
مکسر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mokassar = جمع 〈 جمعِ مکسر
-
بیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] beyt ۱. [جمع: ابیات] (ادبی) دو مصراع از شعر.۲. [جمع: بُیُوت، جمعالجمع: بُیُوتات] [قدیمی] خانه.
-
مدارج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] madārej ۱. [جمع مَدرج] = مَدرج۲. [جمعِ مُدرَج] = مُدرج۳. [جمعِ مدرجَة] = مدرجه
-
اشتات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] 'aštat ۱. [جمعِ شَتّ] = شَتّ۲. [جمعِ شَتات] = شتات
-
اطراف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'atrāf ۱. [جمعِ طَرَف] = طَرَف۲. [جمعِ طَرف] [قدیمی] = طَرف
-
اعبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اعباء] [قدیمی] 'a'bā ۱. [جمعِ عِبْء] بار؛ سنگینی.۲. بار بسته.۳. [جمعِ عَبْء] مثل؛ نظیر.
-
اسحار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'ashār ۱. [جمعِ سَحَر] = سَحَر۲. [جمعِ سِحر] = سِحر
-
اسفار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'asfār ۱. [جمعِ سِفر] = سِفر: اسفار خمسه.۲. [جمعِ سَفَر] = سَفَر