کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلاجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جلاجل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جُلجُل] [قدیمی] jalājel ۱. زنگولههای کوچکی که به سینهبند اسب یا شتر میدوختند.۲. زنگهایی که پیکها به کمر میبستند.۳. حلقههای فلزی دف.
-
جستوجو در متن
-
ژنگدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زنگدان› [قدیمی] žangdān زنگوله؛ زنگله؛ جلاجل.