کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جفت شدگی مغناکشسانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آهن جفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āhanjoft = گاوآهن
-
پاک جفت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] pākjoft شوهر یا زنی که به همسر خود خیانت نکند؛ جفت پاک؛ همسر عفیف.
-
جفت آفرید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) joft[']āfarid گیاهی با شاخههای باریک و کوتاه، برگهای ریز، و تخمهای شبیه حلبه که در غلافی به اندازۀ بادام جا دارد. تخمهای آن در طب به کار میرود.
-
جفت گیری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (زیستشناسی) joftgiri جفت شدن حیوان نروماده با هم برای تولید نسل؛ لقاح.