کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹چرنگ، جلنگ› jarang ۱. صدای به هم خوردن دو چیز فلزی، چینی، یا بلوری.۲. صدای زنگ: ◻︎ از آن هویهوی و جرنگ درای / به کردار طهمورتی کرّهنای (فردوسی: ۳/۳۶۹).
-
جستوجو در متن
-
چرنگ
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارع چرنگیدن) čarang ۱. = چرنگیدن۲. (اسم صوت) [قدیمی] = جرنگ
-
دنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [عامیانه] dang صدایی که از بر هم خوردن دو چیز بلند میشود؛ جرنگ؛ دنگدنگ.〈 دنگوفنگ: [عامیانه، مجاز] دمودستگاه؛ بیابرو؛ جاهوجلال.