کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرم پوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرم پوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] jormpuš آنکه جرم و گناه را میبخشد؛ خطاپوش.
-
واژههای مشابه
-
جرم شناس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، اسم) [عربی. فارسی] jormšenās متخصص در علم جرمشناسی.
-
جرم شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) [عربی. فارسی] jormšenāsi علمی که دربارۀ جرائم، جنایات، و مردم تبهکار بحث میکند.
-
جستوجو در متن
-
چشم پوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] če(a)šmpuš ویژگی کسی که چیزی را نادیده بگیرد یا از جرم و گناه کسی درگذرد؛ چشمپوشنده.
-
پوش
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پوشیدن) puš ۱. = پوشیدن۲. پوشاننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): جُرمپوش، خطاپوش.۳. پوشنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آهنپوش، سبزپوش، سفیدپوش، سیاهپوش.۴. (اسم) [قدیمی] پوشش؛ پوشاک؛ جامه.۵. (اسم) [قدیمی] چادر بزرگ؛ خرگاه؛ سراپرده؛ پرده.۶. (اسم)...
-
پرده پوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مقابلِ پردهدر] [مجاز] pardepuš ۱. رازپوش؛ رازدار؛ رازنگهدار: ◻︎ تو را خامشی ای خداوند هوش / وقار است و نااهل را پردهپوش (سعدی۱: ۱۵۵).۲. آنکه جرم و گناه کسی را نادیده بگیرد.