کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جراحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جراحی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] (پزشکی) jarrāhi ۱. شغل و عمل جراح.۲. شاخهای از پزشکی که عبارت است از بریدن و شکافتن قسمتهای مختلف بدن، برداشتن یا ترمیم بافتهای مریض و معیوب، و پیوند و بخیۀ جراحات.〈 جراحی پلاستیک: (پزشکی)۱. نوعی جراحی سطحی که برای ...
-
جستوجو در متن
-
مسبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] mesbār میل جراحی.
-
مبضع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مباضع] [قدیمی] mebza' چاقوی جراحی؛ نیشتر.
-
پنس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pince] (پزشکی) pans انبر کوچک که در جراحی برای گرفتن یا برداشتن چیزی به کار میرود.
-
آپاندیسیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: appendicite] (پزشکی) 'āpāndisit التهاب آپاندیس یا زائدۀ روده کور که بسیار دردناک است و با عمل جراحی و برداشتن آن معالجه میشود.
-
سزارین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: césarienne] (پزشکی) sezāriyan عمل جراحی در زایمان غیر طبیعی که شکم را در بالای رحم چاک میدهند و بچه را خارج میکنند.
-
افدرین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ephedrin] (پزشکی) 'afedrin الکلوئید بلوری یا مصنوعی گیاه افدرا که در شوکهای جراحی و معالجۀ تب یونجه، آسم، و کهیر به کار میرود.
-
اتوکلاو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: autoclave] (پزشکی) 'otok[e]lāv دستگاهی شبیه دیگ فلزی با دیوارۀ ضخیم و سرپوش بیمنفذ برای ضدعفونی کردن لوازم جراحی و زخمبندی بهوسیلۀ فشار بخار.
-
بواسیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ باسُور] (پزشکی) bavāsir عارضۀ تورم رگهای مقعد که براثر یبوست یا نشستن زیاد بروز میکند و در مراحل پیشرفته با جراحی معالجه میشود؛ زخم و ورم بینی یا مقعد.
-
فرسپس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: forceps] (پزشکی) forseps ۱. وسیلۀ جراحی که در زایمان برای خارج کردن جنین از رحم به کار میرود.۲. نوعی انبر مخصوص کشیدن دندان.
-
پالادیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: palladium] (شیمی) pālādiyom عنصر فلزی نقرهفام، نرم، و چکشخوار که در تهیۀ آلیاژها و ساخت ابزارهای جراحی کاربرد دارد.
-
زیرکنیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: zirconium] (شیمی) zircon[i]yom عنصر فلزی سخت، درخشان، خاکستریرنگ که در مقابل حرارت و زنگ مقاومت دارد و در ساختن وسایل جراحی و بعضی آلیاژها به کار میرود.
-
تانتال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tantale] (شیمی) tāntāl عنصر فلزی نقرهفام، قابل تورق، و مفتول شدن که بهدلیل مقاومت زیادش در برابر اسیدها جهت ساخت لوازم آزمایشگاه و آلات جراحی به کار میرود.
-
اتاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹اوتاق، اطاق› 'otāq ۱. بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف، و در برای سکونت یا کار.۲. قسمتی از وسیلۀ نقلیه که سرنشینان در آن مینشینند.۳. محفظهای در دستگاه یا وسیلۀ باربری: اتاق بار.〈 اتاق انتظار: اتاقی در کنار اتاق پذیرایی که ...