کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی] [قدیمی] jerā نفقه؛ وظیفه؛ مواجب؛ مستمری: ◻︎ گفت شاهنشه جرایش کم کنید / ور بجنگد نامش از خط برزنید (مولوی: ۵۸۱).
-
واژههای مشابه
-
هلم جرا
فرهنگ فارسی عمید
(شبهجمله، قید) [عربی: هلُمَّ جرَّ اً] [قدیمی] halommajarrā بههمینترتیب؛ همچنین.