کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جذام (خوره) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جذام خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] jozāmxāne بیمارستانی که مبتلایان به مرض جذام را در آنجا نگاهداری و معالجه میکنند.
-
جستوجو در متن
-
لوری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] luri خوره؛ جذام.
-
کلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) [قدیمی] koli جذام؛ خوره.
-
خوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xore ۱. (پزشکی) = جذام۲. (صفت) [عامیانه، مجاز] علاقهمند.۳. [قدیمی] طعمه.