کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: جُدران] jedār دیوار.
-
جستوجو در متن
-
جدران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ جدار] [قدیمی] jodrān = جدار
-
حائط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hā'(y)et ۱. دیوار؛ جدار.۲. بستانی که اطرافش دیوار باشد.
-
آنوریسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anévrisme] ‹انوریسما› (پزشکی) 'ānevrism, 'ānurism حفرۀ کوچکی که از گشاد شدن موضعی در یکی از شریانهای بدن، به دلیل ضعف یا نقص جدار آن حاصل میشود.
-
کلسترول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cholesterol] (زیستشناسی) kole(o)st[e,o]rol مادهای از جنس چربی که بیشتر در بافتهای عصبی وجود دارد و افزایش آن در خون باعث سخت شدن جدار شریانها و ناراحتیهای قلبی میشود.
-
لنت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: lint] lent ۱. نواری که در اتومبیل در کاسۀ لنت در محل ترمز چرخها در دو قسمت هلالیشکل قرار دارد و با فشار دادن پدال ترمز به جدار کاسۀ لنت میچسبد و اتومبیل میایستد.۲. پارچهای که برای محافظت از بار روی ماشین میکشند.