کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جانشینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جانشینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) jānešini جانشین کسی شدن؛ به جای دیگری نشستن و کارهای او را به عهده گرفتن.
-
جستوجو در متن
-
خلافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: خِلافة] xe(a)lāfat ۱. جانشینی پیغمبر.۲. خلیفه بودن.۳. [قدیمی] جانشین کسی شدن؛ جانشینی؛ نیابت.۴. [قدیمی] مخالفت.
-
منوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] manub کسی که دیگری در امری نیابت و جانشینی او را عهدهدار شده؛ منوبعنه.
-
نیابت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نیابة] niyābat ۱. جانشینی؛ قائممقامی.۲. جانشین شدن؛ به جای کسی نشستن؛ به جای کسی امری را انجام دادن.
-
امامیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: امامیَّة] 'emāmiy[y]e ۱. مسلمانانی که معتقد به امامت و جانشینی بلافصل علیبن ابیطالب میباشند؛ شیعه.۲. اثناعشریه.
-
ولی عهد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ولیالعهد] vali'ahd ۱. (سیاسی) کسی که پادشاه او را به جانشینی خود تعیین میکند؛ وارث سلطنت.۲. [قدیمی] حاکم وقت.
-
عید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عید 'id، جمع: اعیاد] 'i(ey)d هر روزی که در آن یادبودی از خوشی و شادی برای گروهی از مردم باشد؛ روز جشن؛ جشن.〈 عید اضحی: =〈 عید قربان〈 عید صیام: [قدیمی] =〈 عید فطر〈 عید غدیر: از اعیاد شیعیان، مطابق با ۱۸ ذ...