کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثُّلُثَانِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ثلثان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] salasān عنبالثعلب؛ سکنگور؛ تاجریزی.
-
ثلثان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، تثنیۀ ثلث] [قدیمی] solsān دوسوم؛ دو قسمت از سه قسمت چیزی.〈 ثلثان شدن شراب: [قدیمی] جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یکثلث باقی بماند.
-
واژههای همآوا
-
ثلثان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] salasān عنبالثعلب؛ سکنگور؛ تاجریزی.
-
ثلثان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، تثنیۀ ثلث] [قدیمی] solsān دوسوم؛ دو قسمت از سه قسمت چیزی.〈 ثلثان شدن شراب: [قدیمی] جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یکثلث باقی بماند.
-
جستوجو در متن
-
سیکی
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [مخففِ سهیکی] [قدیمی] seye(a)ki, siki ۱. سهیک؛ یکسوم.۲. (اسم) شراب، مخصوصاً شرابی که به واسطۀ جوشش، دوسوم آن تبخیر شده و یکسوم باقی مانده باشد؛ سهپخت؛ شراب سهپخت؛ شراب ثلثانشده: ◻︎ روز نوروز است امروز و سر سال عجم / بزم نو ساز و طر...
-
شراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَشرِبَة] šarāb ۱. هرمایعی که آشامیده شود؛ آشامیدنی؛ نوشیدنی؛ نوشابه.۲. آب انگور یا میوۀ دیگر که تخمیر شده باشد؛ می؛ باده.〈 شراب پخته: شراب رسیده؛ شراب چکیده؛ شراب کهنه.〈 شراب پشتدار: شرابی که در آن داروهای مقوی ریخته باش...