کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثم ء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
سما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سماء، جمع: سَماوات] [قدیمی] samā آسمان.
-
سمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَسماع و اَسمُع، جمعالجمع: اَسامِع و اَسامیع] sam' ۱. گوش.۲. آنچه شنیده شود.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] حس شنوایی.
-
صما
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: صمّاء] [قدیمی] sammā سخت؛ محکم: صخرۀ صما.