کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ثراء] [قدیمی] sarā =ثری sarā
-
واژههای همآوا
-
سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سرای› sarā ۱. خانه؛ جا؛ مکان؛ منزل.۲. خانۀ بزرگ.〈 سرای بقا: [قدیمی، مجاز] = 〈 سرای پسین〈 سرای پسین: [قدیمی، مجاز] آخرت؛ جهان دیگر.〈 سرای جاوید: [مجاز] دنیای دیگر؛ عالم دیگر؛ بهشت.〈 سرای سپنج: [قدیمی]۱. خانۀ عاریت.۲. [م...
-
سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سراء، مقابلِ ضراء] [قدیمی] sarrā مسرت؛ شادی؛ شادمانی؛ شادکامی؛ خوشی.
-
سرا
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ سراییدن) ‹سرای› sorā ۱. = سراییدن۲. سراینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): چکامهسرا، داستانسرا، سخنسرا، مدحتسرا، نغمهسرا.
-
صرع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) sar' نوعی بیماری عصبی که با تشنج، احساس درد، خفگی، سستی در اعضای بدن، و حرکات غیرارادی بروز میکند.