کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
ستی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] sati ۱. پولاد.۲. آهن.۳. سرنیزه: ◻︎ جهان چون ستی بینی و آب رود / بگردد فراز و بیابد فرود (ابوشکور: مجمعالفرس: ستی).
-
ستی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ستّی] [قدیمی] set[t]i بانو؛ خانم: ◻︎ زن درآمد از طریق نیستی / گفت من خاک شمایم نی ستی (مولوی: ۱۳۲).