کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثالث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثالث
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sāles سوم.〈 ثالث ثلاثه: [قدیمی]۱. سوم از سه.۲. [مجاز] در مسیحیت، هریک از اقنومهای سهگانه، شامل پدر، پسر، و روحالقُدُس.
-
جستوجو در متن
-
ثالثه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ثالثَة] [قدیمی] sālese ۱. = ثالث۲. (اسم) [قدیمی] یکشصتم ثانیه.
-
شخص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَشخاص و شُخُوص] šaxs ۱. سیاهی انسان که از دور دیده شود.۲. آدمی؛ انسان.۳. خود (برای تٲکید): شخص شما.۴. (حقوق) آنکه دارای حق و وظیفه است: شخص حقیقی.۵. [قدیمی] بدن انسان؛ کالبد مردم؛ تن.〈 شخص اول مملکت: [مجاز] ارجمندترین و گرامی...