کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تیک تاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹تیکتیک› tiktāk صدای یکنواخت مانند صدای ساعت.
-
جستوجو در متن
-
اختلاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'extelāj ۱. تکان خوردن و لرزیدن.۲. (پزشکی) [قدیمی] جهیدن و تکان خوردن غیرارادی عضوی از بدن، مثل پریدن پلک چشم یا جهیدن رگ؛ تیک.۳. [قدیمی] گذشتن چیزی از دل همراه با شک و تردید.
-
نوسنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به نوسنگ) no[w]sangi ۱. دورهای پس از عصر حجر قدیم که انسان ابزارهای سنگی تراشیده و صیقلی به کار میبرد؛ عصر حجر جدید.۲. (زمینشناسی) قسمت اول دورۀ دوم دوران چهارم زمینشناسی؛ نئولیتیک.