کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tiyān دیگ دهانگشاد و پهن؛ پاتیل؛ لوید: ◻︎ عشق چو مغز است و جهان همچو پوست / عشق چو حلوا و جهان چون تیان (مولوی۳: ۶۹۰).
-
واژههای همآوا
-
طیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] tayyān کسی که کارش گلکاری یا گچ مالیدن به دیوار است؛ بنّا؛ گلکار.
-
طیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصحفِ ظیان] [قدیمی] tiyān عسل.